روزهایی که گذشتند
سلام رضای گلم الان که به سراغ وبلاگت امدم شما 9ماهه هستی توی این مدت به قدری وقتم با شماها پر شده که اصلا فرصت هیچ کار اضافی را ندارم البته تونستم بخشی از خاطراتتو توی دفتر یادداشت کنم بعضی از عکسهاتو برات می ذارم البته تا جایی که بتونم بعدا توضیحاتشو برات می نویسم دوآب الشتر شهریور ماه با مامان جون وبابابزرگ قربون اون صورت تمیزت برم کباب خور من ...
نویسنده :
مامانی
1:32